نگاه قرآن مدارانه مولوی در معنوی سازی هیجان غم
Authors
Abstract:
از آنجا که دستمایه های عرفانی برآمده از آموزه های قرآن کریم زمینة مناسبی برای مطالعات و تحقیقات نظری و بالینی روانشناسی را فراهم آورده است بدین جهت لازم است که در آثار عرفان اسلامی همچون مثنوی مولوی از این زاویه مطالعات جدید داشت که از جمله این موضوعات کار کرد هیجانی غم در روان انسان است که مولوی در مثنوی ضمن تبیین انواع هیجانات درونی انسان موضوع غم را با نگاه تحلیلی و با پیشتوانه معرفتی که از قرآن کریم دارد دقیق وارسی می کند و در مواردی به جای حذف غم به تبع قرآن کریم رویکرد معنوی سازی آن را دنبال می کند و در این جهت ملاک ها و اصولی را مطرح می کند که هیجان غم نه تنها مُخِلّ حرکت کمالی انسان نباشد بلکه تبدیل به عاملی پرشور در قرب به خداوند گردد. در این واکاوی های جزء جزء مولوی، در عوامل غم و طرح راهکارهای قاعده مند، اطلاعات ذی قیمتی در حوزة «معرفت نفس» است که نباید از مطالعات روانشناسی دست یابی به چنین نتایجی را انتظار داشت. مولوی در مثنوی برای معنوی سازی فرآیند هیجانِ غم، شیوه های «مهار»، «تعدیل»، «تنظیم» و «تبدیل» غم را مطرح می کند و مبنایِ همة این شیوه ها را مطابق تعالیم قرآن کریم بر معرفت از «بُعد معنوی خود» استوار می کند.
similar resources
واکاوی عوامل معنوی بارش باران از نگاه قرآن
از منظر قرآن، آنچه بشر انجام میدهد (سیّئات و حسنات)، بر حوادث طبیعی و سرنوشت دنیایی او تأثیر دارد. یکی از این عوامل طبیعی، بارش باران است. از دیدگاه علوم تجربی، برای بارش باران باید شرایط آب و هوایی مهیّا باشد تا باران ببارد، امّا قرآن عوامل معنوی را نیز در به وجود آمدن باران سهیم میداند و این عوامل را به نوعی محرّک عوامل طبیعی محسوب میکند. این جستار درصدد است با توجّه به اهمیّت موضوع، با بهرهگیر...
full textوحی در نگاه مولوی
بررسی و نقد دیدگاه های قرآنی مولوی در مثنوی معنوی است. نویسنده، پس از ذکر معنای وحی، به انواع وحی از جمله: وحی به جمادات و حیوانات، وحی به معنای الهام و وحی به پیامبران از دیدگاه مولوی پرداخته و سپس در پاسخ به این سؤال که حاصل وحی چیست، اشعار دیوان مثنوی معنوی را مورد بررسی قرار داده و نتایج ذیل را به دست آورده است: 1. گسترش علوم و فنون و تحوّل در زندگی مادی انسان است، 2. دست یابی انسان به علم و...
full textشراب آسمانی (تأویل در نگاه مولوی)
تأویل، شیوه ای کهن در تفسیر متون مقدس است که سابقة آن به حماسة "ایلیاد و ادیسه" بر می گردد. در میان مسلمانان، این روش، نخست در تأویل حروف مقطعه رخ نمود و آنگاه فرقه های گوناگون مانند معتزله، باطنیه، اخوان الصفا، فلاسفه، حروفیه، عرفا و ... به تأویل «قرآن» و حدیث دست زدند. در عرفان، عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت تأویل نام دارد که مبنای آن انسان است که با تحول و ارتقای وجودی به...
full textMy Resources
Journal title
volume 1 issue 1
pages 78- 98
publication date 2013-01-01
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023